×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

دختری با کفش های تق تقی

دختری با کفش های تق تقی

× در بی کرانی زندگی دو چیز افسونم می کند، آبی اسمانی که می بینم و می دانم که نیست، و خدایی که نمی بینم و می دانم که هست! ((دکتر علی شریعتی))
×

آدرس وبلاگ من

mahsaadmin.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/mahsa_g17

?????? ???? ?????? ???? ????? ????? ??? ????
× ?????? ???? ???? ?? ???? ????? ????? ??? ????

...قبـــــل از اینکـــــــه عاشــــــقم شوی

 

قبـــــل از اینکـــــــه عاشــــــقم شوی

مــــــرا خـــــوب خوب نگـــــــاه کن،

 

مــــــن دیگر ان من قدیم نیستم که همه میخواهند داشته باشتمـ

 

خوب نگاه کن ببین قبول می کنی این همه دلــــــتنگی هایم را...

 

خوب نگاه کن ببین تحمل میکنی سنگینی سکـــــــوتم را...

 

نمی توانم برایت کم نگذارم یعنی نمی شود که بتوانمـ...

 

به رویت نمی اورم ..بی دلیل به خنده ات می اورم ...

 

دستانت را حاضرم بگیرم..ولی نه مثل من قدیمـ...

 

قبل ازاینکه دوستم داشته باشیـ...

 

خوب مرا برانداز کنـ...

 

می ترسمـ...

 

میترسم باز به بوی کسی عـــــــادت کنمـ..

 

میترسم باز خیره ی چشمانی شومـ...

 

من که قول داده ام عاشـــــــــــــــــــق کسی نشوم...ولی باور کن میترسمـ...

 

تو هم مثل خیلی های دیگر فقط زمزمه کرده باشیـ..

 قبــــــل از اینکـــــــه عاشــــــقم شویـ


مــــــرا خـــــوب خوب نگـــــــاه کنـ، 

 

مــــــــبادا چیزی از قلم بیفتد که بعد ها به چشمت بیایــــــد

 

مــــــــبادا !!!

برای کسی شعر عاشقانه نمی گویم
مخاطب خاص هم ندارم

فقط شاعرانه می نویسم / از حرف هایی که سرِ دل همۀ شما
سنگینی می کند..
از حس تلخ انتظار که دست کم
یک مرتبه پوست از سر همه کنده است
از بی درمانی درد دلتنگی،
از عشق هم می نویسم
همان پل صراطی که آن طرف دیوار حاشا
می شود رد پای هر کسی را رویش پیدا کرد
از محال آرزو تا امکان امید
از ناگزیریمان به تردیدها و دلواپسی ها
و از رنج های مکررِ تاریخِ آدمی..

دل تنهایی مان که بگیرد،
واژه ها مثل دانه های تسبیح
رج به رج می آیند و کنار هم می نشینند
سر زخم عبارات که باز شود،
همۀ آن حرفهای مگو

از زیان سرخ قلمی که از پس چشم سفیدی اش بر نمی آییم
جاری می شوند و کار دست آبرویمان می دهند...

آیا میدانی معنی عشق چیست ؟ ای کسی که مدعی عشقی ؟
عشق اگر عشق باشد و
عاشق اگرعاشق
دیگرنه منتی برای عاشق شدنش هست و
نه به دنبال دلیل برای ادامه عشق میگردد
او عشق بازی میکند
تمام وجودش دروجود معشوق خلاصه می شود
تویی که ادعای عاشقی داری
اگر برای ادامه عشقت به دنبال دلیل میگردی عاشق نیستی
بلکه داری ازموقعیتت به نفع خودت سوء‌استفاده میکنی
همین ودیگرهیچ

 

تو خودت را رنگ زدی..تا شیبه خاطرات این آدما ها باشی؟
.
.
.شاید فراموش کردی....که این آدمها...رنگین کمان را با دروغ های خود رنگ میکنند!
. .تو برای آنها...حتی معنی بی رنگی را هم نداری.!
.
.
کاش سیاه و سفید بودی!.
تا باورشان میشد...تو شیبه دروغ های رنگیِ آنها نیستی!
شبیه حقیقتِ...خودت هستی!

 

بیایید بگذاریم حرفش را بزند ..
خوب به حرفش گوش کنیم (حداقل تظاهر کنیم )
مردانه / زنانه ، خداحافظی کنیم و از یک رابطه بیرون برویم ..
تا داغ کشندهء یک رابطهء بی پایان و لنگ در هوا ، تا ابد روی دلش نماند ..

به دردهای کشندهء همین روزهای بی پایان قسم ؛ جواب ِ خداحافظی واجبتراز سلام است!!!!!

تازگیا مُد شده میگَــن:عشــقتو ول کــن اگه برگَشت مال خودته،اگه برنگَشت از قَبلم مال تو نبوده!
آخه لعنتی مگـه داری کفتَربازی میکنـی ؟

کاش وقت های تنهـــــایی
یکی از تو سایه میومد و مثل " پســـــــر خاله " میگفت :

نون بگیـــــــرم؟؟
نفت بگیــــــرم؟؟
دلت گرفتـــــه ؟؟
منم میگفتم: " آره"
بعد فقط می نشست کنارم و سکــــوت میکرد

منم مثل " کلاه قرمزی " سرمو میزاشتم رو زانوش تا آروم بشم

 

زن

جوری عاشقت میشه

که حس میکنی

هیچوقت از پیشت نمیره...

ولی

وقتی که میشکنه

جوری میره

که حس میکنی

هیچوقت عاشقت نبوده...

 

چه دنیای ساکتی !


دیگر صدای تپش قلب ها غوغا نمی کند


به گمانم همه شکسته اند ....

وقتی خسته ای اززندگی
وقتی هیچ شانه ای برای تکیه ودرددل کردن نداری
وقتی جایی نداری که دردای دلتو بارون کنی و بباری
وقتی حتی حق نداری فریاد بزنی
وقتی دوتاچشم کوچولوکه عاشقشی همه زندگیته همیشه دارن بهت نگاه میکنن ومجبوری برای اینکه دل کوچیکش نلرزه همیشه لبخند بزنی
مجبوری بیای اینجا تمام نداشته هاتو تمام دردهاتو تمام آرزوهاتو بنویسی همشونو بنویسی و بقیه بخونن و برات لایک بزنن وتودرمقابل لطفشون لبخند

چشمان بارانیم را پشت یک نقاب سنگی مخفی میکنم
نمی خواهم خط دلم را ازچشمانم بخوانی
تومرا سنگی ببین

 

ازدستش عصبانی هستی
هرچی باهات حرف میزنه خودتو به نشنیدن میزنی
بعد صدات میکنه چندین بار
نگاهش نمی کنی فقط بهش میگی که باهاش قهری

بلند میشه ازپشت بغلت میکنه توچشمات نگاه میکنه اولش خیلی جدی اما وسطاش خندش میگیره و میگه
توغلط میکنی بامن قهرکنی

ازلحن صداش خندت میگیره
همین برای خوشبخت بودن کافیه اینکه بهت نشون میده طاقت نداره صداتو نشنوه

قرار بود حلقه ای باشی برانگشتم

نه زنجیری بردستانم

قراربودتاجی باشی برسرم
نه یوغی برگردنم
قراربود آرامشی باشی برقلبم
نه شکنجه ای براحساسم
قراربود بهشت را تداعی کنی برایم

نه جهنمی بسازی دروجودم
قراربودعاشقی کنیم
قراربودعاشقی کنیم
قراربودعاشقی کنیم
قراربود...

 

گاهی دل می بندی به یک سیگار
میشود یارت
کنارت میماند درغمها،شادیها

درست مثل تو
که شریک غمهایم
یارشادیهایم شده ای
ومن دل می بندم
به یک پک ازسیگارت
هی رفیق یک پک هم بجای من بزن

آن شب خواهد آمد
یک شب سردو بارانی
شبی که دیگر قلبی درسینه ام نیست تا با تپشهایش دیوانه ام کند
شبی که چون غریبه ای ازکنارت گذرمیکنم
وتو مرورمی کنی تمام خاطرات شیرنی که تلخ ِتلخ شده اند
آن شب خواهد آمد

درچشمانت خیره می شوم و می گویم ببخشید شما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

من باختم به خود...
باختم به آدم های فرشته نما...
باختم به شاهزاده های شهر قلبهای سنگی...
و حال ...
در گوشه اتاقم ... تنها... حماقت هایم را میشمارم !!!
و آرام این جمله زاده میشود:
سنگ باش تا سنگ سار نشوی...!

 

مَســآحَتِــ خَلــوَتَـــم را پُـــر کُـن...
خُــــدآ!!!
فَــرقــی نمــی کُنــد
عَمـــودی یـآ اُفُقـــی...
هَمیـن کِـه ضِلعــی اَز
چهـــآر دیــوآریَــم بـآشــی،کـآفیسـت...

 

گاهی از انسان بودنــــــــم شرم میکنم ...
گاهی می خواهم انســــــــــان نباشم

گوسفندی باشم ، پا روی یونجه هـــــــا بگذارم ...
اما دلــــــــــی را دفن نکنم ... !


گرگی باشم ، گوسفند هـــــــا را بِدَرم
اما بدانم ، کــــــــارم از روی ذات است نه از روی هوس ... !

خفاشی باشم که شبها گـــــــــردش کنم
با چشمهـــــــــای کور ، اما خوابی را پرپر نکنم ... !

کلاغی باشم که قار قار کنم

پرهــــــــایم را رنگ نکنم و دلــــــــی را با دروغ بدست نیاورم ... !

حوا بودטּ تاواטּ سنگینی دارد ...

وقتی آدمـ ها برای هر دمـ و بازدمـ ,

هوا نیاز دارند ...

 

چشمانم را می بندم


بگذار صورتت هوایی بخورد!


نقابت را بردار

 

کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟

کنــارت هستند ؛ تا کـــی !؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند ?
از پیشــت میروند یک روز ؛ کدام روز ؟!
وقتی کســی جایت آمد ?

دوستت دارند ؛ تا چه موقع !؟
تا موقعی که کسی دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند ?.
میگویــند : عاشــقت هســتند برای همیشه نه ??
فقط تا وقتی که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود !

و این است بازی باهــم بودن ? !!!

پنجشنبه 3 بهمن 1392 - 1:29:20 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://mahsaadmin.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 11 بهمن 1392   8:04:37 PM

 گاهی دل میبندی به یک سلام‎،به یک احوالپرسی‎

به سادگی بستن یک روبان صورتی به دورگلهای رز چیده شده ازباغ‎
وگاهی باید دل ببری‎
ازیک دوستت دارم ازقلبی که برایش جان میدهی‎
سخت است سخت آنقدرسخت که مثال ندارد‎
باید قلبت را ازسینه درآوری مغزت را خالی کنی ازتمام آن سلامها احوالپرسیها‎
باید چشمانت را پرکنی ازاشک باید گلویت را پرکنی ازآه ‎
آهی که آتش بپا میکند و می سوزاند هستیت را

http://mahsaadmin.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 6 بهمن 1392   4:03:54 PM

 مرسی بهانه جان بابت عکس های زیبایی که گذاشتی

http://violetflower.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 3 بهمن 1392   10:17:24 AM

http://axgig.com/images/15770956907768457285.gif

http://violetflower.gegli.com

ارسال پيام

پنجشنبه 3 بهمن 1392   10:16:48 AM

Likes 1

http://facebook.poemse.com/i/avatars/1378132666650354.png

آخرین مطالب


...دلتنگی


...قبـــــل از اینکـــــــه عاشــــــقم شوی


از نظر ذهنی خود را برای زمستان آماده کنید


گاهی دلگیری


چگونه انرژی منفی را از خود دور كنیم؟


...هنر موفقیت از دیدگاه بزرگان


...جملاتی از بزرگان با شرح تصویر


همه چیز درباره انرژی های مثبت و هاله های انرژی


+انرژی مثبت


....هست را اگرقدر ندانی می شود


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

35307 بازدید

25 بازدید امروز

8 بازدید دیروز

41 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements